معنی بارنگ دیگرامیختن، درجهبندی کردن، مخلوط کردن بتدریج و بطور غیر محسوس تغییر رنگ دادن، بتدریج , تدریجا عمل کردن یا شدن, معنی بارنگ دیگرامیختن، درجهبندی کردن، مخلوط کردن بتدریج و بطور غیر محسوس تغییر رنگ دادن، بتدریج پ تدریجا عمل کردن یا شدن, معنی fاcj; bd;cاkdoتj، bc[ifjbd lcbj، kogmz lcbj fتbcd[ m fzmc ydc kpsms تyddc cj; bاbj، fتbcd[ , تbcd[ا ukg lcbj dا abj, معنی اصطلاح بارنگ دیگرامیختن، درجهبندی کردن، مخلوط کردن بتدریج و بطور غیر محسوس تغییر رنگ دادن، بتدریج , تدریجا عمل کردن یا شدن, معادل بارنگ دیگرامیختن، درجهبندی کردن، مخلوط کردن بتدریج و بطور غیر محسوس تغییر رنگ دادن، بتدریج , تدریجا عمل کردن یا شدن, بارنگ دیگرامیختن، درجهبندی کردن، مخلوط کردن بتدریج و بطور غیر محسوس تغییر رنگ دادن، بتدریج , تدریجا عمل کردن یا شدن چی میشه؟, بارنگ دیگرامیختن، درجهبندی کردن، مخلوط کردن بتدریج و بطور غیر محسوس تغییر رنگ دادن، بتدریج , تدریجا عمل کردن یا شدن یعنی چی؟, بارنگ دیگرامیختن، درجهبندی کردن، مخلوط کردن بتدریج و بطور غیر محسوس تغییر رنگ دادن، بتدریج , تدریجا عمل کردن یا شدن synonym, بارنگ دیگرامیختن، درجهبندی کردن، مخلوط کردن بتدریج و بطور غیر محسوس تغییر رنگ دادن، بتدریج , تدریجا عمل کردن یا شدن definition,